مقایسه الگوهای غذایی در بیماران مبتلا به افسردگی اساسی با افراد سالم: مطالعه مورد شاهدی

سابقه و هدف: افســردگی یکی از دلایل مهم  ناتوانــی در دنیاست، که حدود 121 میلیون نفر را مبتلا نموده است. در صورت مصرف دارو، درمان آن فقط در 80-60% موارد موفقیت‌آمیز است، اما کمتر از 25% بیماران افسرده درمان می‌شوند. بنابراین شناخت عواملی مانند تغذیه که در کنترل و پیشگیری از آن مؤثر است، دارای اهمیت  است و هدف این مطالعه تعیین ارتباط الگوهای غذایی با بیماری افسردگی است. مواد و روش‌ها: 110 بیمار که افسردگی آنها توسط روانپزشک تأیید گردید و 220 فرد غیر افسرده در این مطالعه مورد شاهدی، بررسی شدند. اطلاعات مربوط به مصرف مواد غذایی به کمک پرسشنامه بسامد خوراک جمع‌آوری شد و استخراج الگوهای غذایی به روش تحلیل عاملی  انجام شد. یافته‌ها‌: دو الگوی غذایی سالم و ناسالم شناسایی شدند. در بررسی ارتباط این دو الگو با بیماری افسردگی، ارتباط معنی‌داری مشاهده شد. طوری که پیروی از الگوی غذایی سالم موجب کاهش خطر افسردگی (028/0p=) و پیروی از الگوی غذایی ناسالم موجب افزایش خطر افسردگی شد (03/0p=) و این ارتباط وابسته به دوز بود، طوری که با افزایش چارک‌های الگوی سالم، خطر افسردگی کمتر و با افزایش چارک‌های الگوی ناسالم، خطر افسردگی بیشتر شد (02/0p=). نتیجه گیری: مصرف غذاهای سالم و بالعکس اجتناب از مصرف غذاهای ناسالم احتمالاً با پیشگیری و کنترل افسردگی ارتباط دارد. اما چون تغذیه، امری وابسته به فرهنگ است، محتوای غذاهای توصیه شده، ممکن است از یک منطقه و یک فرهنگ تا منطقه و فرهنگ دیگر متفاوت باشد؛ که نیاز به مطالعه بیشتری دارد. واژگان کلیدی: افسردگی، تغذیه، الگوی غذایی، تحلیل عاملی، مطالعه مورد شاهدی